مجموعه آیین رفتار حرفه ای و حقوق حرفه ای وکلای مدافع
بسمه تعالی
تاریخ:22/5/94
قابل توجه همکاران گرامی وکلای محترم دادگستری و دیگر اشخاص علاقه مند
به استحضار میرساند در راستای تدوین "آیین رفتار حرفه ای " کار گروهی در کانون در این خصوص تشکیل و پس از صرف صدها ساعت وقت و ضمن استفاده از منابع مختلف و استفاده از تجارب وکلا اقدام به تدوین مجموعه آیین رفتار حرفه ای وکلای مدافع "به انضمام " حقوق حرفه ای وکلای مدافع " " تکالیف حرفه ای کانون های وکلا و منشور اخلاقی کارکنان کانونهای وکلا " به شرح پیوست نموده است . بدین وسیله از کلیه همکاران معزز و دیگر اشخاص و حقوق دانان محترم علاقه مند درخواست مینماید ظرف ده روز نکته نظرات مغتنم خود را در این زمینه ( اعم از پیشنهاد یا انتقاد ) بطور کتبی به کانون ارسال دارند.
اضافه می نماید پس از تصویب موضوع در هیات مدیره کانون ، مراتب به اتحادیه سراسری کانون های وکلای ایران (اسکودا) جهت بهره برداری در تدوین پیش نویس مقررات مربوط به حرفه وکالت و در صورت اقتضا ارائه به کانون های وکلا برای استفاده از آن به عنوان "مقررات نمونه " در زمینه آئین رفتار حرفه ای ارسال خواهد شد.
باسپاس
کارگروه تدوین آیین رفتار حرفه ای
کانون وکلای دادگستری استانهای کرمانشاه و ایلام
.
.
.
.
.
.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
طرح ا ر تقای کا نو ن ها ی و کلا
« طرح شما ر ه 2 »
آنا ن که سخن همه ر ا به خو بی می شنو ند و بهتر ین سخنا ن ر ا بر گزید ه و سر مشق خو یش قر ا ر می دهند،د ر خو ر بشا رت به و ا لا ترین مقام انسا نی هستند.
عنوان طرح:
« آیین رفتا ر حرفه ای و کلای مد ا فع»
به انضمام:
حقوق حرفه ای وکلا، تکالیف کا نو ن ها ی وکلا، منشور اخلاقی کا ر کنا ن
کا نو ن وکلا.
مجری:
کا ر گر و ه تد و ین اخلا ق حرفه ای کا نو ن و کلای د ا دگستر ی کر ما نشا ه و ا یلا م
دیباچه
1) اهمیت و جایگاه وکالت
وکالت مسوولیتی مقدس و جایگاهی رفیع است که خداوند متعال خود را بدان وصف نموده است[1]. در متون اسلامی وکالت از جایگاهی ویژه برخوردار است و وکیل را امین دانستهاند و چه صفتی بالاتر و والاتر از امانت تا وکیل را بتوان بدان ستود. حالکه نیازهای اجتماعی حرفه وکالت دادگستری را ایجاد کرده، نباید این حرفه را تنها نیابت و نمایندگی ساده دانست زیرا وکالت، جایگاهی بیمانند در نظام دادگستری و ایجاد توازن در محاکم و نظارت برون سازمانی بر عملکرد مجریان قانون دارد و در واقع حرفهای عمومی است که در مقام اجرای اراده عمومی مسئولیتی گران به همراه دارد[2]. بنابراین، وکالت آداب رفتاری و اخلاقی بسیاری دارد که گاه در قوانین مورد توجه قانونگذار قرار گرفتهاست. اما بسیاری از این آداب بر هیچ ورقی نگاشته نشده است و وکیل تنها به حکم اخلاق و عرف حرفهای، خویش را به آن پایبند میبیند.
از سوی دیگر، اگر چه جوامع با نظامی مبتنی بر آراء مردم نظم و قانون یافته و همه ملتزم به رعایت و پاسداشت قانون هستند. اما در این میان بسیارند کسانی که به پشتوانه زر و زور، قانون و عدالت را بر نمیتابند و خود را فراتر از قانون میانگارند. نقش و جایگاه وکالت در اینجا بیشتر نمود مییابد، زیرا وکیل دادگستری تنها با تکیه بر قانون و وجدان خویش، به مبارزه با این قانونشکنان بر میخیزد و مراجع قانونی را در این ستیز به یاری میطلبد و یاری میرساند. دشواری این مبارزه آنجا آشکار میشود که وکیل خود را جز به قانون و عدالت آنچنان که خود دریافتهاست، پایبند نمیبیند و گر چه در عرصه ستیز با قانونگریزان و ستمگران همراه و پشتیبان مجریان قانون است، اما هر گاه آنان را در این ستیز ناتوان یا مسامحهگر ببیند، در صیانت از قانون در مقابل آنان نیز ابایی ندارد. بر اساس این رویکرد، وکالت قداستی بیمانند دارد که ناشی از جایگاه و نقش خطیر وکیل دادگستری در چرخه عدالت و صیانت از قانون، احیاء و احقاق حقوق ستمدیدگان و یاریرساندن به دادرسان در شناسایی حق از باطل و اجرای قانون است. بنابراین و بنا به اهمیت حرفه وکالت و نقش آن در نظام اجتماعی و حقوقی هر کشور، جهان امروز نیاز جامعه به حرفه وکالت را پذیرفته است و وجود و توانمندی وکلا در هر نظام و جامعه نشانهای روشن از تمدن، فرهنگ و مردمسالاری آن بهشمار میآید.
بر همین اساس، دادگاهها نیز نباید بهخاطر آنکه وکیل، نمایندگی موکل خود را بر عهده دارد و در راستای رسیدن به حقوقش به وی یاری میرساند، نسبت به نقش او بیتفاوت باشند، یا او را طرف دعوا بهشمار آورند و حتی باید وکیل را همکار و یاور خود در راه احقاق حق و اجرای عدالت و قانون بدانند.
2) ضرورت تدوین
با مقدمهای که گفتهشد، دلایل و ضرورتهایی را برای تهیه و تدوین «آیین رفتار حرفهای وکلای مدافع» میتوان بر شمرد:
نخست، آنکه زندگی اجتماعی آن زمان رنگ و بوی انسانی مییابد که قواعد اخلاقی آن را بههم پیوند دهد و در این صورتاست که حیات اجتماعی برای انسانها مطبوع و دلپذیر خواهد شد. اما چون در جوامع کنونی، گروههای حرفهای و تخصصی متعدد شکل گرفتهاند که هر یک از آنها طیف گستردهای از وظایف اجتماعی و تخصصی و اعضاء بسیاری دارند که دارای فرهنگها، باورها و مذهبهای مختلف و نیز تواناییهای علمی و حرفهای متفاوت هستند؛ از اینرو، سنجش درستی یا نادرستی بسیاری از مسایل و رفتارهای اعضای آنها، با معیارهای عمومی، بهگونه شایسته و دقیق امکانپذیر نیست و پیشبینی و تدوین اصول و معیارهای عینی، متناسب و ویژه هر حرفه با توجه به مقتضیات آن ضروری است.
چنین است که در هر صنف و حرفهای، اخلاق حرفهای وابسته به آن، تکالیفی را میان افراد آن برقرار میکند که از یک سو، گویای رابطهای درست و مستحکم میان آنان و از سوی دیگر، پاسبان حیثیت و اعتبار آن حرفه و صنف است و تخلف از آنرا همواره سزاوار ملامت و چارهاندیشی دانستهاند.
در این میان حرفه وکالت دادگستری از اهمیت شایانی برخوردار است و در راستای تنظیم روابط حرفهای و اخلاقی میان وکلا با جامعه، کانون وکلا، نهادهای حکومتی و همکاران و در جهت اعتبار یافتن بیش از پیش این حرفه مهم و مؤثر تهیه و تدوین «آیین رفتار حرفهای وکلای مدافع» بهصورت واقعبینانه و مشروح برای جامعه حرفهای وکالت، ضرورتی انکار ناپذیر است.
دوم، سختترین دشمن وکالت را میتوان بد عملی برخی از وکلای دادگستری دانست که اعمال آنان همواره بهعنوان تیغی برنده در دست بد خواهان این حرفه مقدس قرار دارد و به بهانه آنکه گاهی و برخی، بر خلاف اصول اخلاقی گام بر میدارند، جامعه وکالت را همواره مورد هجوم قرار میدهند. حال آنکه متنی جامع که حقوق و تکالیف قانونی، عرفی و اخلاقی وکالت را گرد آورد، در دسترس نیست. آیین رفتار حرفهای جبرانکننده بخشی از این نقص خواهد بود.
سوم، از آنجا که وکیل در دفاع از قانون به جایگاه و مقام قانونشکن نمینگرد و بر این اساس، دشمنان وکالت در هر سنخ و صنفی مشاهده میشوند؛ تنها توانمندی، قاعدهمندی و استحکام روابط درون حرفهای تضمینکننده بقاء و سلامت وکالت میباشد و این قواعد را جز خود وکلا نمیتوانند بهگونهای تمام و درست، تشخیص و تدوین نمایند. بنابراین، نیاز به نظام نامهای جامع که قابل ارائه بهعنوان پایهای قابل اعتماد برای تصویب قوانین روز آمد و کارآ باشد، بهشدت احساس میشود.
چهارم، میتوان قواعد اخلاق حرفهای را نوعاً هنجارهایی میان اخلاق محض و قانون دانست که هنجارهایی عملی هستند و تنها کسانیکه بهپشتوانه عرف و رویه حرفهای، توان تشخیص درست آنها را دارند، خود وکلا هستند. بنابراین، تلاش در راستای تعریف هنجارهای اصیل وکالت ضروری مینماید تا وکلا و غیر وکلا ابزار و ضابطهای برای سنجش رفتارهای درست از نادرست در دست داشته باشند و از طرح تفسیرهای ناروا و مغرضانه از جانب کسانیکه صلاحیت یا حسننیت کافی در این زمینه ندارند، جلوگیریشود.
3) روند اجرایی و پیشینه کار
با توجه به آنچه گذشت، ضرورت تدوین آیین رفتار حرفهای وکلای دادگستری سالها است که از سوی برخی از حقوقدانان و وکلا احساس شدهاست و کانون وکلای دادگستری کرمانشاه و ایلام نیز در این راستا از سال 1388 اقداماتی انجامداده و پیشنهادهایی ارائه نموده است[3]. اقدام عملی در راستای تدوین چنین مجموعهای نیازمند مقدماتی بود که در اواخر سال 1392 فراهم شد و بنا بهپیشنهاد و دعوت آقای کیومرث سپهری برای تدوین آیین رفتار حرفهای، کارگروهی پنجنفره با شرکت آقایان کیومرث سپهری، اصلان ویسی، بهروز رستمی، علی اسدی و شهاب تجری تشکیل شد. در تعطیلات نوروز سال 1393 مطالبیکه از منابع گوناگون جمعآوری شدهبود، در قالب دو متن جداگانه تدوین گردید و سپس از اوایل سال 1393 کارگروه یاد شده بهطور مستمر کار تدوین آیین رفتار حرفهای را پیگرفتند که حاصل کوشش این کارگروه در جلسه و حدود نفر ساعت وقت، مجموعه حاضر است.
برای تدوین این مجموعه، افزون بر مقررات حرفهای دیگر کشورها بسیاری از مقالات و کتابهای مرتبط، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و از آنها استفاده شدهاست. اگر چه تدوینکنندگان، این مجموعه را وامدار دیدگاههای اساتید و صاحبنظران می دانند و شاید ذکر منابع در پاورقی یا پس از مطالب اقتباسشده درستتر به نظر میرسد، اما به ذکر آنها در پایان مجموعه بسنده شده است. دلیل این امر افزون بر دوری از ارجاعات پیاپی، آناست که بیشتر مطالب و تطبیق آنها بر مقتضیات نظام حقوقی کشور و نتایج اعمال آنها در تدوین نهایی، تحقیقی است و در غالب موارد، به طور مستقیم وابسته به دیدگاه کسی نیست. در واقع بخشی از مطالب مجموعه از ضوابط تدوینشده برای وکلا یا کانونهای وکلای دیگر کشورها اقتباس شدهاست، اما هر یک از این موارد نیز با وضعیت قانونی، فرهنگی و اجتماعی داخلی تطبیق دادهشدهاست بهگونهایکه متن قاعده بهدستآمده نهایی، از متن اقتباسی دور افتاده و تشخیص منشا آن دشوار است. افزون بر آن، بخش قابل توجهی از مطالب نشأتگرفته از تجارب کار حرفهای یا مدیریتی همکاران بوده است.
4) تقسیم بندی مطالب
آیین رفتار حرفهای بیشتر بر پایه مسوولیتها و وظایف وکیل استوار است. اما نباید از نظر دور داشت که وکیل یاریگر عدالت است و وکلا همواره نقش برجستهای در اجرای عدالت داشتهاند که ایفای کامل این نقش نیازمند اختیاراتی است. بهدیگر سخن، بیتردید، وکیل در راستای اجرای درست وظایف حرفهای و رسالت والا و تکالیف دشوار خویش، باید از اختیارات و حقوق شایسته حرفهای متناسب با آن برخوردار باشد. در این راستا، در این مجموعه، افزون بر بایدهای وکیل، چشمداشتهای وی نیز، زیر عنوان حقوق حرفهای وکلای مدافع مورد توجه قرار گرفتهاست. حال آنکه کمتر به این حقوق جامعه وکالت و وکلای دادگستری پرداختهشده و میتوان آنرا جنبهای مهجور از وکالت دانست. اما بیتردید، توجه ویژه به این حقوق میتواند در اعتلای حرفه وکالت، سلامت رفتار وکلا، تسهیل اجرای وظایف و کاهش تنش در این حرفه تاثیرگذار باشد.
از سوی دیگر، اجرای درست آیین رفتار حرفهای نیازمند توانمندی، آگاهی و دلسوزی مدیران کانون وکلا و پایبندی آنان به ارزشها و اصول اساسی حرفه وکالت و در نهایت پشتیبانی و نظارت کانون وکلا از این رویکرد حرفهای است. بر این اساس تکالیف حرفهای کانون وکلا نیز تدوین و تبیین شدهاست.
در این میان نقش کارکنان کانونهای وکلا به عنوان اجزاء کانون را نیز نمیتوان نادیده گرفت. بر این اساس، برای آنان نیز منشور اخلاقی تدوین شده است.
بر پایه آنچه گذشت، این مجموعه افزون بر متن اصلی آیین رفتار حرفهای، دارای سه متن پیوست شامل: «حقوق حرفهای وکلای مدافع»، «تکالیف حرفهای کانونهای وکلا» و «منشور اخلاقی کارکنان کانونهای وکلا» است. اما متن آیین رفتار حرفهای مشتمل بر نه (9) بخش مختلف است که به اصول کلی حرفه وکالت[4]، اجرای عدالت و حقوق شهروندی، منزلت حرفه وکالت، روابط وکیل با موکل، روابط وکیل با کانون وکلا، روابط وکیل با مراجع قضایی، روابط وکیل با همکاران، روابط وکیل با کارکنان دفتر وکالت و اصول اطلاعرسانی در حرفه وکالت میپردازد.
نکته شایان یادآوری آناست که تفسیر و اجرای این مجموعه باید به گونهای باشد که با اهداف کلی آن که در ادامه خواهد آمد، سازگار باشد و احکام مندرج در اصول کلی و ارزشهای اساسی را حمایت کند. همچنین، وجود برخی تعارضهای ظاهری میان این مقررات با مقررات قانونی، ناشی از نا آگاهی مدونین به مقررات قانونی نمیباشد و در بر دارنده پیشنهادی عملی برای بهتر شدن یا اصلاح مقررات موجود یا تفسیر درستتر قوانین موجود است. افزون بر آن، همه مقررات تدوین شده دارای درجه اهمیت یکسان نیستند. برخی از آنها تنها جنبه ارشادی دارد و برخی؛ مانند پرهیز از فریبکاری، افشای اسرار و نقض قرارداد وکالت و التزام به صداقت و امانتداری در مورد اموال موکل جنبه الزام حقوقی نیز دارند و بیتردید تخلف از آنها موجب مسوولیت جزایی، انتظامی و مدنی وکیل میشوند. بنابراین، در بحث ضمانت اجرا باید مقرراتی که حیثیت ارشادی دارند را از آنها که حیثیت الزامی دارند، متمایز شمرد و نباید تخلف از مقررات ارشادی رفتار حرفهای را به تنهایی دلیل نداشتن صلاحیت وکالت یا موجب مسوولیت حرفهای وکیل دانست. هر چند، سهلانگاری در انجام آنها نیز، میتواند امارهای بر این معنا قلمداد شود.
5) اهداف و آرمانها
هدف اصلی تدوین این مجموعه آناست که بهعنوان «مقررات نمونه» از سوی مراجع ذیربط (کانونهای وکلا، اتحادیه سراسری کانونهای وکلای ایران، قانونگذار جمهوری اسلامی ایران و ...) در نظر گرفته شود. افزون بر آن، انتظار میرود تدوین این «آیین رفتار حرفهای» توانایی کانونهای وکلا در تصویب مقررات مربوط به آنها را اثبات کند و قانونگذار در آینده، دستکم در امور مربوط به کانونهای وکلا و حرفه وکالت، تدوین و اجرای مقرراتی مانند آیین رفتار حرفهای را به نهاد مرکزی کانونهای وکلا که بر اساس لایحه جامع وکالت در آستانه ایجاد قرار دارد، اجازه دهد.
بههر حال، آرمانها و اهداف کلی تدوین این مجموعه را میتوان چنین بیان کرد:
1. پاسداشت ارزشهای بنیادین و مقتضیات ویژه حرفه وکالت از قبیل: درستکاری، صداقت، امانتداری، صلاحیت علمی و تخصص کافی در ارائه خدمات و انجام وظایف حرفهای.
2. ترسیم ضوابط و بایدها و نبایدها در رفتارهای حرفهای وکلای دادگستری.
3. دستیابی وکلا به متنی راهنما در جهت اجرای درست قانون و حمایت از عدالت و بهبود سطح خدمات وکالتی .
4. حفظ و بهبود استقلال، منزلت و جایگاه حرفهای وکلا در برابر مراجع قضایی، دولتی، عمومی و موکلان.
5. تبیین حقوق متقابل وکلا در رابطه با کانون وکلا، همکاران، موکلان، شهروندان، دادگستری و سایر مراجع دولتی و غیر دولتی در ارتباط با حرفه وکالت.
6. حفظ، تقویت و گسترش جنبههای معنوی، علمی و اخلاقی حرفه وکالت.
7. تعریف جایگاه اجتماعی وکلای دادگستری و تشویق آنان به مسؤولیتپذیری و واکنش به نقض قانون، عدالت و حقوق شهروندان با هر شیوه و از سوی هر شخص، مقام و گروه.
8. ایجاد زمینه مناسب برای الگو شدن و الگو ماندن وکلا در سطح جامعه و گسترش افقهای حرفه وکالت.
کارگروه تدوین آیین رفتار حرفه ای وکلای مدافع
«آیین ر فتا ر حرفه ا ی و کلا ی مد ا فع»
بخش اول- اصول کلی حرفه وکالت
ماده 1. وکیل برای انجام درست و کامل وظایف حرفهای خود همواره به اصول زیر پایبند است:
الف- رسالت والای حرفه خود را در نظر دارد و به سوگند وکالت پایبند است.
ب- در مقابل مراجع قضایی و موکلان، آزادی و استقلال حرفهای خود را حفظ میکند.
پ- در پی ارتقاء شایستگی حرفهای (مهارت، تجربه و آمادگی عملی) و دانش حقوقی خود است.
ت- احقاق حق، اجرای عدالت و حاکمیت قانون را مد نظر قرار میدهد و رفتار خود را از کینهتوزی، غرضورزی و ایذاء میپیراید.
ث- چنان رفتار میکند که در استقلال، شایستگی، شرافت، امانت، درستکاری و صداقت او تردیدی ایجاد نشود.
ج- بهخاطر ملاحظات خود نسبت به موکل، قاضی و دیگر اشخاص، یا به خاطر خوشایند آنان، در انجام تکالیف حرفهای کوتاهی نمیکند.
چ- به قانون، وجدان، اصول اخلاق حرفهای و نظامات حرفه وکالت پایبند است.
ح- صادقانه پایبند منافع موکل است و برای تأمین منافع قانونی موکل در موضوع وکالت، همه توان خود را بهکار میگیرد.[5]
خ- خدمات حرفهای خود را صحیح، مسؤولانه و بهموقع انجام میدهد.
د- اسرار موکل و طرف دعوا و اطلاعات محرمانهای که در چارچوب فعالیت حرفهای خود از آنها آگاهی مییابد را افشا نمیکند.
ذ- فرهنگ حل اختلاف از راههای دوستانه و مسالمتآمیز را ترویج میکند و پیش از طرح دعوا، میکوشد اختلاف را از طریق صلح و سازش و داوری حل و فصل کند.
ماده 2. وکیل با رعایت اصول زیر عدالت و حقوق انسانی را پاس میدارد:
الف- در دفاع از حقوق بنیادین انسان ها، عدالت اجتماعی و امنیت حقوقی و قضایی شهروندان میکوشد.
ب- در مقابل ستم و بیعدالتی و رویهها و اقدامات غیر قانونی سکوت اختیار نمیکند و تنها در پی عافیت و آسایش مادی خود نیست.
پ- منافع ملی و عمومی و اجرای عدالت را بر منافع خود، موکل و هر شخص دیگر و دولت مقدم میشمارد.
ت- آن گاه در جایگاه دفاع از موکل قرار میگیرد که او را محق بشناسد[6].
ث- در اثبات حقانیت موکل، شیوهای عادلانه بر میگزیند و از شیوههای ناروا دوری میکند.
ماده 3. وکیل در راستای پیشبرد نظام حقوقی کشور و ارتقاء جایگاه وکالت، همواره اصول زیر را بهکار میگیرد:
الف- در پی چارهجویی برای رفع معضلات موجود در سیستم حقوقی و قضایی و حرفه وکالت است[7].
ب- در راستای اجرای اهداف و وظایف کانون و اعتلای حرفه وکالت، بخشی از وقت خود را به همکاری با کانون وکلا اختصاص میدهد.
پ- از همبستگی وکلا و حرمت و منزلت حرفه وکالت حمایت میکند و برای ارتقاء آن میکوشد.
ماده 4. وکیل همواره در روابط خود با دادگاه و موکل اصول زیر را رعایت میکند:
الف- اجازه نمیدهد نظریات شخصی و گرایش سیاسی وی، خدشهای به تکالیف حرفهای وی وارد کند.
ب- در حفظ مناعت طبع خود میکوشد و از رفتار متملقانه در مقابل اشخاص، به ویژه دادگاه و موکل می پرهیزد.
پ- از وضعیت خاص و استیصال موکل، استفاده ناصواب نمیکند.
بخش دوم- اجرای عدالت و حقوق شهروندی
ماده 5. وکیل باید در جهت صیانت از حقوق شهروندان و اجرای عدالت در روابط خود با موکلان و مراجعان:
الف - دعوایی را اقامه یا تعقیب نکند که به واهی بودن آن آگاهی دارد یا واهی بودن آن روشن است.
ب- بهبهانه احقاقحق موکل، حقوقمسلم دیگر اصحاب دعوا را نادیده نگیرد و با رفتار حرفهای زمینه روشنشدن حقیقت واجرای عدالت را فراهم سازد.
پ- چنانچه در جریان وکالت، آگاهشود که موکل در دعوا بیحق است،[8] استعفا دهد و در صورت ادامه کار، بهگونهای عملکند که حقی پایمال نشود.
ت- چنانچه موکل تصمیم به اقداماتی خلاف منافع ملی یا عمومی گرفته باشد، در جهت منع وی اقدامات لازم را انجام دهد.
ث- چنانچه در جریان وکالت، در یابد که موکل مرتکب فریبکاری یا اقدام مخالف قانون، عدالت و انصاف میشود، بدون تاخیر توقف این اقدامات را درخواست کند و در صورت بیتوجهی موکل، استعفاء دهد.
ج- از قواعد شکلی برای احقاق حق موکل بهره ببرد. اما آنها را دستاویزی برای اطاله دادرسی و ایجاد اختلال در روند رسیدگی قرار ندهد.
چ - از راهنمایی مراجعانی که مقاصد غیر قانونی دارند، بپرهیزد.
ح- چنانچه بهعنوان نویسنده یا مشاور در تنظیم سندی دخالت داشتهباشد، در صورت وقوع اختلاف در مورد آن، برای حل اختلاف بکوشد و در صورت نیاز، برای ادای شهادت در مراجع قضایی حاضر شود.
ماده 6. هر گاه عملکرد سازمانها، مراجع و مقامات دولتی و قضایی یا کارکنان آنها یا دیگر اشخاص حقوقی و حقیقی، مستلزم نقض قانون و عدالت یا پایمالشدن حقوق و آزادیهای بنیادین، امنیت شخصی، حق دادخواهی، حق زندگی سالم و حقوق زیست محیطی شهروندان یا اصول و حقوق حرفهای وکلا باشد، وکیل باید واکنش مناسب نشاندهد و در موارد مهم موضوع را به مقامات صلاحیتدار یا کانونوکلا اطلاعدهد و در صورت داشتن دلایل و مدارک در این رابطه، آنرا ارائهنماید.
بخش سوم- منزلت حرفه وکالت
ماده 7. وکیل باید در راستای حفظ احترام و ارتقای منزلت حرفه وکالت در جامعه:
الف- فعالیتهای مناسب در راستای توسعه اجتماعی را در پیشگیرد.
ب- از هر گونه رفتاری که موجب تخفیف منزلت حرفه وکالت نزد افکار عمومی یا موکلین می گردد، پرهیز نماید.
پ- به کار دیگری اشتغال نیابد که منافی شغل وکالت باشد.
ت- در مکانی دفتر دائر کند که در شان وکالت باشد و شرایط متعارف برای پذیرش و پذیرایی از مراجعان را در دفتر خود فراهم سازد.
ث- به اصل رقابت سالم پایبند بوده و از هر گونه اعمال نفوذ و بهکار بردن روشهای غیر اخلاقی برای گرفتن پرونده وکالتی پرهیز کند.
ج- از اعتماد، سادگی و نا آگاهی دیگران، به سود خود یا موکل استفاده نکند.
چ- هیچگاه بنا بهخواست موکل، یا بهمنظور جلب منافع بیشتر، بر خلاف شرافت و درستکاری رفتار نکند.
ح- در تنظیم اسناد و قراردادها، ضمن رعایت موازین حقوقی، خواست همه طرفها را بهروشنی منعکسنماید.
خ- در ازای معرفی موکل، وجهی به افراد نپردازد و بابت چنین اقدامی وجه یا مالی از همکاران دریافت نکند.
د- از هر گونه تبلیغ بهشیوه مرسوم تجاری برای جلب موکل خودداریکند.
- مالیاتهای حرفهای خود را بهموقع بپردازد.
ر- در موسسات حقوقی که بهوسیله اشخاص غیر وکیل تاسیس شده یا مدیریت میشود، فعالیتنکند.
ماده 8. وکیل باید در راستای حفظ و ارتقای منزلت حرفهای خود نزد موکلان و اصحاب دعوا:
الف- برای بهروز نگهداشتن دانش حقوقی و تخصص خود و انجام مطالعات تطبیقی و آگاهی از روشهای دفاعی نوین بکوشد.
ب- برای مطامع خود و گرفتن وکالت، مشکل مراجعهکننده را بر خلاف واقع، پیچیده یا مخاطرهآمیز نشان ندهد و به داشتن اعتبار یا نفوذ نزد مراجع قضایی یا اداری تظاهر نکند.
پ- در پذیرش پروندهها توانایی حرفهای، رشته تخصصی و تجربیات خود را در نظر بگیرد.
ت- در بیان توانایی و صلاحیت علمی و عملی خود نسبت به موضوع وکالت و برآورد هزینههای دادرسی و همچنین احتمال پیشرفت دعوا صادق باشد.
ث- وکالت دعوایی که حسب درجهبندی وکلا، صلاحیت لازم برای انجام آن را ندارد، نپذیرد.
ج- با اشخاص فاقد پروانه وکالت، در حقالوکاله مشارکت نکند.
چ- مراجعان خود را به طرح دعوای واهی ترغیب نکند.
ح- در وکالت تسخیری، وجهی به عنوان حقالوکاله یا هزینههای دیگر، از موکل یا اطرافیان او دریافت نکند و در همان پرونده وکیل انتخابی موکل خود نشود.
خ- ضمن قرارداد حقالوکاله، پرداخت هزینه دادرسی را بر عهده نگیرد.
د- تا حد امکان، از موکل وام نگیرد و به او وام ندهد و یا ضامن دین موکل نشود.
ذ- در مواردی که مال موضوع وکالت، در معرض مزایده قرار میگیرد، بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم در مزایده شرکت نکند.
ر- به گونه ای رفتار ننماید که طرف مقابل برداشت کند آماده دریافت وجه یا امتیازی از او است.
ز- به داشتن پوشش مناسبِ با حرفه وکالت و آراستگی ظاهر و سلامت جسمی خود توجهکند.
- برای جلب موکل یا مذاکره در اینمورد، به محل سکونت یا کار اشخاص حقیقی مراجعهنکند و در اماکن عمومی به عرضه خدمات وکالتی نپردازد.
بخش چهارم- روابط وکیل با موکل
ماده 9. وکیل باید در موارد زیر از پذیرش وکالت و ارائه مشاوره خودداری کند:
الف- اسرار و اطلاعات مربوط به دعوای موکل سابق در معرض افشاء قرار گیرد، یا آگاهی وکیل به امور یاد شده، انگیزه مراجعه موکل جدید به او باشد.
ب- میان منافع موکل جدید و موکل پیشین تعارض فعلی یا قریبالوقوع وجود داشته باشد، یا اطلاعات وکیل عملاً موجب نقض منافع موکل پیشین شود.
پ- موکل جدید به نحو غیر موجهی از اطلاعات مربوط به موکل سابق بهرهمند شود.
ت- منافع موکل با منافع عمومی و عدالت در تعارض باشد.
ث- منافع شخصی وکیل یا تعهدات وی در رابطه با اشخاص ثالث یا دیگر موکلین، با منافع موکل در همان موضوع در تعارض باشد، یا به احتمال جدی در آینده در تعارض قرار گیرد.
ج- صلاحیت قانونی یا وقت لازم یا توان و تجربه کافی برای انجام موضوع وکالت را نداشته باشد، مگر آنکه بتواند بهموقع و بدون تحمیل هزینهای در این مورد بر موکل، خود را برای دفاع در آن مورد آماده کند، یا با رضایت موکل با وکیل دارای تجربه کافی مشارکت کند.
چ- قبلاً در همان موضوع به طرف مقابل مشاوره داده یا وکالت او را پذیرفته باشد. مشاوره به طرفین در جهت سازش مشمول حکم این ماده نیست.
ح- قبلاً به واسطه داشتن سمت قضایی یا داوری یا کارشناسی در آن موضوع شرکت یا دخالت داشته و اظهار نظر کرده باشد.
- وکیل نباید علیه وزارتخانه، سازمان دولتی یا عمومی، شرکت یا هر نهاد دیگری که سمت مشاور حقوقی آنها را داشته، قبول وکالت کند و یا به افرادی که با این اشخاص اختلاف حقوقی دارند، مشاوره بدهد. در صورت قطع رابطه همکاری نیز وکیل تا سه سال نباید وکالت اشخاص را علیه آنها بپذیرد.
ماده 10. وکیل باید پیش از پذیرش وکالت و تنظیم وکالتنامه و قرارداد نکات زیر را رعایت کند:
- ضمن تشخیص امکان نسبی موفقیت و اعلام آن به موکل، در مواردی که موکل دلیل کافی یا محکمه پسند برای اثبات دعوا ندارد، آثار نبود این دلایل را به موکل تفهیم کند. در صورت اصرار موکل می تواند وکالت او را با ذکر این مطلب در قرارداد، بپذیرد.
- با موکل، در مورد خواستهها و آنچه از وکیل انتظار دارد و موفقیت در دعوا میداند، به تفاهم برسد و تا حد ممکن بهطور دقیق و بدون ابهام آنرا مشخص و مکتوب کند.
پ- اثر عدم پیشرفت کار و آثار آن برای موکل و تاثیر آن در حقوق خود بهویژه حقالوکاله را به موکل تفهیمکند و انجام این اقدام را در قرارداد وکالت بگنجاند.
- موکل را از ابعاد مختلف پرونده آگاه سازد، حتی اگر این کار برخلاف تمایل موکل یا منافع خود وکیل باشد. همچنین باید هر گونه رابطه خصوصی که با طرف مقابل دارد و میتواند در تصمیم موکل برای اعطای وکالت یا تداوم اعتماد وی در آینده مؤثر باشد را به وی اعلام کند.
- وکیل میتواند با رعایت حسننیت، در قرارداد حقالوکاله مسوولیت حرفهای خود را نسبت به حقالوکاله، هزینههای پرداختی و ... محدود سازد.
ماده 11. وکیل باید در هنگام پذیرش وکالت موارد زیر را رعایتکند:
- قرارداد کتبی مشتمل بر مشخصات هویتی موکل، موضوع وکالت، شرایط و چگونگی انجام و خاتمه آن، میزان حقالوکاله و نحوه پرداخت آن، وظایف متقابل وکیل و موکل، هزینههایی که بر عهده موکل است و تا حد امکان شیوه حل اختلاف آینده را تنظیم و به امضای موکل برساند و نسخه دوم آنرا تسلیم موکل کند، مگر آنکه تاخیر ناشی از تنظیم قرارداد موجب زیان موکل باشد یا خدمات حقوقی از نوعی باشد که در گذشته توسط وکیل برای موکل انجام شده و حقالوکاله آن هم با توافق طرفین تعیین و پرداخت شده باشد.
ب- در قبال اخذ وجه یا اصول اسناد مربوط به موکل، رسید بدهد.
پ- بهصورت نامتناسب تحت عنوان تضمین حقالوکاله، از موکل سند رسمی یا غیر رسمی دریافت نکند. به هر حال، وثیقه قرار دادن مال موضوع دعوا در این رابطه جایز نیست.
ت- وجهی به عنوان حقالوکاله از غیر موکل دریافت نکند، مگر آنکه دریافت آن، با منافع موکل یا استقلال وکیل منافات نداشتهباشد.
- حصول نتیجه مطلوب در دعوا را بهطور صریح یا ضمنی تضمین نکند. تصریح به عدم پرداخت یا انصراف وکیل از دریافت بخشی از حقالوکاله یا استرداد آن به موکل در صورت عدم حصول نتیجه مطلوب، تضمین نتیجه محسوب نمیشود.
- بههیچ شکلی، موضوع دعوای موکل را بهطور ساختگی به خود انتقال ندهد.
ماده 12. حقالوکاله قراردادی باید به شیوهای معقول و عادلانه و با توجه به عوامل زیر تعیین شود:
الف- ارزش واقعی خواسته موکل
ب- صعوبت پیگیری یا دشواری کار
ج- اهمیت موضوع و منافع یا امتیازات مادی یا معنوی که کار او برای موکل در پی دارد
د- مدت زمان لازم برای اجرای موضوع وکالت
ه- ارزش خدمات یا کارهای تحقیقاتی یا راهکاری که برای حل سریع مشکل موکل ارائه میشود
و- عرف وکلا
ز- تجربه، سابقه کار، شهرت، مهارت و تخصص عملی وکیل
ح- موقعیت و وضع مالی موکل.
تبصره 1- وکیل نباید در تعیین حقالوکاله، در خواسته دعوا مشارکتکند و پیش از حصول نتیجه دعوا سهمی مشاع یا بخشی معین از آنرا بهعنوان حقالوکاله انتقال بگیرد. تعیین حقالوکاله به ماخذ ارزش خواسته و نیز مشارکت در محکومٌبه حکم نهایی، مشارکت در خواسته تلقی نمیشود. همچنین تعیین و دریافت حقالوکاله بهصورت علیالحساب و دریافت مابهالتفاوت آن، پساز حصول نتیجه نهایی دعوا و به نسبت ارزش واقعی محکومٌبه مانعی ندارد.
تبصره 2- حقالوکاله میتواند وجه نقد یا مالی غیر از آن باشد، مشروط بر آنکه مالکیت آن محل اختلاف نباشد.
تبصره 3- وکیل نباید قبل از تنظیم وکالت نامه، قرارداد حقالوکاله با موکل تنظیم کند و وجهی از وی دریافت کند. همچنین نباید زاید بر حقالوکاله و شرایطی که به تراضی تعیین گردیده است، وجه یا مالی از موکل دریافت یا مطالبهکند و نیز، در مواردی که توافقی در بین نباشد، زاید بر تعرفه وجهی بابت حقالوکاله یا هزینه های دیگر از وی اخذ کند.
ماده 13. وکیل باید در راستای روشنکردن وضعیت حقوقی موکل و اقدامات آتی خود:
الف- مفاد وکالتنامه و قرارداد حقالوکاله را به موکل تفهیم کرده و با وی رابطهای کاملاً روشن و مشخص بر قرار کند.
ب- ضمن کنترل احساسات و هیجان موکل او را پیش از اقامه دعوا به واقعگرایی دعوت کند.
- با توجه به اهمیت و ارزش موضوع وکالت، راهحلهای مناسبی به موکل ارائه نماید و در مواقع مقتضی مشاوره لازم در خصوص پیگیری دعوا، توافق با طرف یا هر راه حل دیگری به او پیشنهاد کند.
- موکل را در جریان دعوا و پیش از آن، در مورد دلایل لازم برای اثبات و چگونگی تحصیل دلایل قانونی و ارائه آنها یاریدهد.
ماده 14. وکیل باید در راستای ترویج فرهنگ دوستی و مسالمت در جامعه:
- پیش از طرح دعوا در دادگاه، به موکل تفهیم کند که عدالت تنها در دادگاه یافت نمیشود و به موکل سازش و توافق با طرف مقابل را برای دستیابی به بیشترین منافع، توصیهکند.
- تلاشکند مشکل موکل را با کمترین هزینه و در کمترین زمان از راه شیوههای کوتاهتری مانند مذاکره، میانجیگری و ... حل کند و لزوماً در پی طرح دعوا در دادگاه نباشد.
- در صورت بروز اختلاف بین وی و موکل، تلاشکند جز در موارد ضروری، بدون طرح دعوا در دادگاه و بهگونهای مسالمتآمیز و از طریق کانون وکلا اختلاف را حل و فصل کند.
ماده 15. وکیل باید در جهت انجام درست موضوع وکالت:
الف- بهراستی تکیهگاه و سرمایه امید موکل باشد و از دادن امید واهی در مورد خدمات خود یا نتیجه دعوا بپرهیزد.
ب-بهگونهای رفتار نماید که موجب آرامش و کاهش نگرانی و اضطراب بیجای موکل در ارتباط با موضوع وکالت شود.
- پس از پذیرش وکالت، بدون تاخیر تمامی اقدامات ضروری جهت اجرای کامل موضوع وکالت را انجامدهد.
ت- با شجاعت و بدون توجه به منافع شخصی خود یا دیگری، و بدون ترس از پیامدهای احتمالی برای خود یا هر شخص دیگر، از حقوق و منافع قانونی موکل دفاع کند.
ث- در مواردی که برابر مقررات مکلف به پذیرش وکالتی خاص است، برای بهبود توان دفاع خود در آن مورد تلاش کند.
ج- پس از ابلاغ حکم یا قرار یا اخطاری که مستلزم انجام امر یا پرداخت هزینهای از طرف موکل است، بدون تاخیر موضوع را به موکل یا متصدی امور او اطلاعدهد.
چ- با آمادگی کامل و با تسلط قبلی بر جهات حکمی و موضوعی دعوا، در دادرسی حضور یابد.
ح- موکل را از اقدامات خود و وضعیت پرونده آگاه سازد و بدون تاخیر به درخواستهای منطقی موکل برای ارائه اطلاعات پاسخ مثبت دهد، مگر آنکه اطلاعرسانی فوری بهخاطر احتمال عکسالعمل نامناسب موکل به زیان خود موکل باشد، یا اطلاعات مربوط به پرونده از اطلاعاتی باشد، که برابر قانون یا عرف وکالت، نباید به موکل منتقلشود. اطلاعرسانی باید بهموقع باشد، تا موکل بتواند تصمیم مناسبی بگیرد و اقدام لازم را انجام دهد.
خ- هر زمان که موکل نسبت به کسب نظر مشورتی نیاز پیدا کند، به مشورتخواهی او پاسخ مناسبدهد و مدارک لازم برای آشنایی کامل با پرونده را در اختیار وی بگذارد.
د- هر گاه متوجه شود که انجام موضوع وکالت، توسط وی امکانپذیر نیست، بدون تاخیر موکل را از این امر آگاه سازد.
- هر گاه دریابد، اعتماد میان او و موکل از بین رفته و احیای آن دشوار است، از وکالت وی استعفا نماید.
ماده 16. وکیل در مواردی که برای حل و فصل دوستانه اختلاف، یا اقدامات مشابه با طرف مقابل موکل تماس میگیرد، باید نکات زیر را رعایت کند:
- در صورتیکه قصد کمک به موکل برای انجام معامله دارد، بدون رضایت و در نبود او، به مذاکره و گفتگو با طرف معامله نپردازد.
- از بیان مطالب غیر واقعی و تهدیدهای ناروا بپرهیزد و موضوع درخواست مذاکره را بهروشنی بیانکند.
- در صورت دریافت هر گونه پیشنهاد برای سازش، بدون تاخیر موکل را آگاه سازد و پیش از هر گونه اقدام در این راستا، موافقت کتبی موکل را بگیرد.
تبصره- وکیل نباید در صورت عدم حصول صلح و سازش، در جریان دعوا به اسناد یا محتوای پیشنهادات ارائه شده برای صلح و سازش و یا مذاکرات محرمانه استناد کند.
ماده 17. وکیل در صورت بروز تعارض میان منافع خود با موکل یا میان منافع موکلین باید نکات زیر را رعایت کند:
- در صورت بروز تعارض غیر قابلحل میان دیدگاه وی و موکل که موجب شود وکیل نتواند به تعهد خود برای حفظ اعتماد متقابل و منافع موکل پایبند باشد، استعفا دهد.
- چنانچه در جریان وکالت، میان منافع دو نفر از موکلان وی تعارض ایجاد شده و بیم آن باشد که اسرار حرفهای فاش یا در استقلال وکیل یا اعتماد موکلان خللی ایجاد شود، بدون تاخیر به موکلان اطلاعدهد و اقدامات لازم را برای از بینبردن تعارض بهکار برد. در غیر اینصورت، به وکالت خود با موکلی که منافع وی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، خاتمه دهد.
- چنانچه پس از پذیرش وکالت، منافع و روابط شخصی وی با موکل در تعارض قرار گیرد، بدون تاخیر به موکل اطلاعدهد، تا با توجه به وضعیت حادث شده، در مورد ادامه وکالت تصمیم بگیرد. در این صورت وکیل میتواند حتی با اعلام رضایت موکل برای ادامه وکالت، استعفا دهد.
- چنانچه وکلا به صورت گروهی فعالیت کنند، مقررات تعارض منافع شامل مجموعه گروه و همه اعضای آن میباشد.
ماده 18. وکیل باید در موارد استعفا به نکات زیر توجه داشتهباشد:
- باید پیش از استعفا موکل را مطلعسازد.
ب- استعفا در همهحال باید بهگونهای باشد که موکل را در شرایط نامناسبی قرار ندهد و به منافع وی خللی وارد نسازد و موکل فرصت دفاع و معرفی وکیل جدید را داشتهباشد.
پ- هر گاه رای غیر قطعی صادره به زیان موکل به وکیل ابلاغشدهباشد و وکیل بخواهد استعفا دهد، باید پیش از استعفا نسبت به رای اعتراضکند و مراتب استعفای خود را نیز به اطلاع موکل برساند.
ماده 19. وکیل باید در راستای حفظ اسناد، اموال و اسرار موکلان، موارد زیر را رعایتکند:
الف- برای حفظ اسناد، سوابق و پروندههای موکلان، دفتر ثبت پروندهها و بایگانی منظم داشتهباشد.
ب- وجوه متعلق به موکلان را در حسابی جداگانه و باز نزد بانکها یا مؤسسات مالی معتبر نگهداریکند. موجودی این حساب باید همواره معادل کل وجوهی باشد که به حساب موکلان وصول شدهاست. وجوه یادشده باید در اسرع وقت و در قبال اخذ رسید، به موکلان پرداختشده یا به همان ترتیبی که آنها مقرر میدارند مصرفشود. هر گونه پرداخت از محل وجوه موکلان به اشخاص ثالث ممنوع است، مگر اینکه مطابق مقررات یا تصمیم دادگاه صالح یا اذن صریح یا ضمنی موکل، این پرداخت مجاز باشد.
پ- بدون اجازه موکل، موضوع وکالت را به خود یا به حساب خود منتقل نکند.
ت- اسناد و مدارک موکل را بهخاطر عدم پرداخت حقالوکاله در گرو خود نگه ندارد.
- پس از خاتمه وکالت، در کوتاهترین زمان ممکن، وجوه، اشیاء، اموال و اسناد متعلق به موکل را در اختیار او بگذارد و در صورتیکه بهدلایل موجه امکان تحویل آنها به موکل نباشد، آنها را بدون تاخیر به کانونوکلا بسپارد.
- با همکار خود که در پرونده وکالت ندارد، در مورد اطلاعات مربوط به پرونده موکل صحبت نکند و به او اطلاعاتندهد، مگر در موارد ضروریکه قصد استفاده از تجارب همکاران را دارد. در حالت اخیر نیز، باید اسرار پرونده و منافع موکل لحاظ شود.
تبصره- وکیل باید در صورت درخواست موکل، لیستی کامل و دقیق از تمام هزینههای انجامشده در جریان دعوا را به وی تسلیمنماید.
ماده 20. وکیل حتی پس از پایان رابطه وکالتی، نباید اسرار موکل و نوشتهها و اسناد و اطلاعات محرمانهای که در چارچوب فعالیت حرفهای خود به آنها دستیافته را افشاء یا از آنها استفادهنماید. اطلاع به مقامات صلاحیتدار، بنا بهضرورت و در موارد زیر نقض تعهد وکیل مبنی بر حفظ اسرار محسوب نمیشود:
الف- برای اقامه دعوا یا دفاع از موکل؛
ب- برای دفاع در قبال اتهام جزایی، انتظامی یا دعوای حقوقی که علیه وکیل و کارمندان او مطرحشده، در حدود لازم؛
پ- موکل پس از مشورت با وکیل و آگاهی کامل، کتباً به آن رضایتدهد؛
ت- موکل، آگاهانه موضوع را برای دیگران افشا کند، بهگونهای که نسبت به آنان دیگر محرمانه قلمداد نشود؛
ث- افشاء برای حفظ منافع موکل و جامعه ضروری باشد؛
ج- افشاء برای جلوگیری از وقوع جرائم سنگین و جرائم علیه تمامیت جسمانی دیگران از سوی موکل، ضروری باشد.
چ- افشای نام موکل و توافقات مالی میان خود و موکل، مگر آنکه به دلایلی با افشای اسرار موکل و اطلاعات محرمانه ملازمه داشتهباشد.
بخش پنجم- روابط وکیل با کانون وکلا
ماده 21. وکیل باید در جهت اعتلای کانون وکلا و حفظ ارتباط مناسب و متقابل با آن:
الف- در جریان دریافت پروانه کارآموزی و وکالت، در مورد سوابق خود، اطلاعات واقعی به کانون دهد و چنانچه پس از گرفتن پروانه، فاقد یکی از شرایط لازم برای تحصیل آن شود، در کوتاهترین زمان، پروانه خود را به کانون تسلیمکند.
ب- نظامات و مقررات کانون متبوع و اتحادیه سراسری کانونهای وکلا را رعایتنماید.
پ-در مقابل تصمیمها و اقدامات کانون، بیتفاوت نباشد و نظریات سازنده خود را در این رابطه اعلامنماید.
ت- امور و تکالیفی که از سوی کانون متبوع به وی ارجاع میشود را با دقت و حسننیت انجامدهد و کانون را از جریان انجام کار مطلعسازد.
- پیشنهادهای خود را برای تدوین قوانین، مقررات و معیارهای حرفهای وکالت به کانون وکلا ارائه دهد و در این راستا با کانون همکاری و تبادلنظر نماید.
- بدون تاخیر، تغییر نشانی اقامتگاه و محل دفتر خود را به کانون وکلا اعلامنماید.
چ- همه اوراق ارسالی از طرف کانون، اعم از نامه، اخطار، کیفرخواست، دادنامه و غیره که بهوسیله مأمور یا پست فرستاده میشود را بهمحض ارائه دریافتکرده و رسید دهد.
ح- تعهدات مالی خود نسبت به کانون و صندوق حمایت را در سر رسید مقرر ایفاء نماید.
خ- بدون تمدید پروانه، وکالت ننماید.
د- در موعد قانونی به شکایتهای انتظامی پاسخدهد و حسب دعوت دادسرا و دادگاه انتظامی، در آنجا حضور یابد.
ذ- در صورت تعلیق موقت یا تقلیل درجه، بهدرخواست دادسرای انتظامی بلافاصله پروانه وکالت خود را به کانون تحویلدهد تا حسب مورد تا پایان مدت تعلیق، ضبط شده و یا مراتب تقلیل درجه در آن قید شود.
ر- چنانچه افرادی بدون داشتن پروانه وکالت، در امور وکالتی دخالت کنند، ضمن همکاری نکردن با آنان موضوع را به کانون وکلا اطلاعدهد.
بخش ششم- روابط وکیل با مراجع قضایی
ماده 22. وکیل باید در راستای حفظ استقلال نظام قضایی کشور و اعتلای آن، در انجام موارد زیر بکوشد:
الف- هر گونه سوء جریان امور دادگستری را به مراجع ذیربط اعلام نماید.
ب-در جهت تهیه پیشنویس قوانین با مراجع ذیربط همکاری نماید.
پ- در دفاع شفاهی و کتبی خود، نسبت به مقامات قضایی و دیگر اشخاص، احترام و نزاکت را رعایت نماید.
ت- موکل خود را به رفتار توام با احترام با مقامات قضایی و همه اشخاص دخیل در دعوی دعوت کند.
ث- وکالتهای ارجاعی از سوی مقامات قضایی یا کانون وکلا را در حدود قوانین و نظامات بپذیرد و با دقت و حسننیت انجام دهد، مگر آنکه دلایل موجهی برای رد آنها داشتهباشد.
ج- چنانچه با دادرس، دادستان یا بازپرس روابط مالی یا رابطه دوستی صمیمی داشته باشد، از قبول وکالت نزد مقامات یادشده و دخالت مستقیم و غیر مستقیم در پرونده خودداریکند.
چ- در برگزاری صحیح جلسات دادرسی و حفظ نظم آنها، به قاضی یاری رساند.
ح- برای عدم انجام تکالیف قانونی از جمله حضور در جلسات مراجع قضایی، به معاذیر غیر واقعی متوسل نشود.
خ- بهمنظور رد قاضی یا داور یا وکیل طرف مقابل یا اطاله دادرسی، بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به وسایل خدعهآمیز متوسل نشود.
د- بدون عذر موجه ایرادهای قانونی؛ مانند عدمصلاحیت، مرور زمان، اعتبار امر مختومه و دلایل آنها را با تاخیر به مرجع قضایی اعلام و ارائه نکند.
ذ- در مقام دفاع، به مناصب پیشین خود؛ مانند قاضی، دادستان، کارشناس و نظایر آنها اشاره نکند.
ر- از راههای ناروا در دادرس یا کارمندان دادگاه اعمال نفوذ نکند.
ماده 22. وکیل باید در راستای اجرای عدالت از سوی دستگاه قضایی:
الف- در برابر مصوبات، تصمیمها، دستورها و رویههای خلاف قانون در دستگاه قضایی برخورد مناسب نماید و به کانون وکلا نیز اطلاعدهد.
ب- در موارد قانونی، برای رد قاضی و مقام تحقیق و کارشناس تلاشکند، تا زمینه دادرسی عادلانه برای اصحاب دعوا فراهم شود.
پ- از استدلال عقلی و منطقی و مبتنی بر صداقت استفاده کند و از توسل به مغالطه بپرهیزد.
ت- چنانچه متوجه اشتباه در دفاعیات یا اظهارات پیشین خود در دادگاه شود، بدون تاخیر برای تصحیح آن اقدامکند.
ث- به هیچ وجه شاهدی را برای بیان شهادت کذب یا اظهارات نادرست تشویق نکند.
ج- تصویر مدارکی که اصل آنرا ملاحظه نکردهاست، تصدیق نکند.
- - آگاهانه به قاضی، کارشناس و اشخاصیکه در رسیدگی به دعوا نقش دارند، اطلاعات نادرست یا گمراهکننده ندهد و اقداماتی انجام ندهد که مسیر جریان دادرسی را منحرف سازد.
بخش هفتم- روابط وکیل با همکاران
ماده 23. وکیل باید در راستای حفظ و تقویت همبستگی حرفهای:
الف- در رابطه با همکاران، همواره رفتاری حرفهای، مبتنی بر صداقت و توام با انصاف و ادب داشته باشد و از هر گونه گفتار، نوشتار و رفتاریکه موجب تحقیر یا لطمه به شرافت و حیثیت حرفهای همکار میشود، خودداریکند.
ب- اختلاف میان خود و همکاران را از طریق مذاکره یا وساطت یا داوری کانونوکلا حلو فصل کند.
پ- در مواردیکه دعوا علیه همکار را میپذیرد، ابتدا با هماهنگی کانون متبوع همکار جهت حلو فصل اختلاف از راههای مسالمتآمیز اقدامکند.
ت- در صورت تقاضای همکار، اطلاعات و اسنادی را که مانع قانونی و حرفهای برای ارائه آنها وجود ندارد، در کوتاهترین زمان به وی ارائهکند.
ث- در دادگاه و به هنگام دفاع، همکاران را با عناوین مثبت توصیف و مورد خطاب قرار دهد.
ج- در صورت مشاهده اشتباهات علمی، حرفهای یا رفتاری همکار، بهنحو محترمانه برخورد کرده و در صورت لزوم وی را راهنماییکند.
چ- هرگاه همکاری مورد بیحرمتی واقعشده، یا حقوق حرفهای و شهروندی وی بهمخاطره افتاده یا دچار آسیب شدهباشد، فعالانه از وی حمایت و پشتیبانیکند و بدون تاخیر مراتب را به کانونوکلا گزارشدهد.
ح- موکل، طرف مقابل یا مراجعان را بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به اقدام علیه همکار تحریکنکند.
خ- هر گاه از اختلاف میان همکاران یا اختلاف آنان با دیگر اشخاص آگاهییابد، تا حد امکان برای حل و فصل اختلاف از راه مذاکره یا صلح و سازش یا داوری تلاشکند و در موارد مهم، به کانون نیز اطلاعدهد.
د- در صورت مشاهده نقض یکی از قواعد حرفهای از سوی همکار، به وی خاطر نشان کند و در موارد مهم به کانون اطلاعدهد.
ذ- در غیبت همکاران بدگویی نکرده و اظهارینکند که موجب کاهش اعتبار حرفهای آنان شود. همچنین خدمات و اقدامات همکار خود که پیش از وی عهدهدار وکالت پرونده بوده را بیارزش جلوه ندهد.
ر- بدون اطلاع همکاران در در پروندههای آنان وارد نشود و چنانچه همکار بههر نحو از پیگیری دعوا منصرف شود، تا حد ممکن برای تسویه حقوق وی بکوشد.
ز- در مورد پروندههایی که وکالت آنها بر عهده همکار است، بدون اطلاع کامل از مفاد پرونده و رضایت همکار اظهار نظر یا دخالتنکند.
س- کارکنان دیگر وکلا و مؤسسات حقوقی را تنها پس از کسب موافقت همکار یا مؤسسه مربوط به استخدام در آورد.
ش- بدون ذکر مأخذ و کسب مجوز (در مواردی که استفاده از منبع، منوط به کسب مجوز است) از نتایج کارها و پژوهشهای همکاران در پروندههای خود استفاده نکند.
- در ازای معرفی موکل به همکاران، وجهی از آنان مطالبهنکند.
ماده 24. وکیل باید در مواردیکه در انجام موضوع وکالت با یکی از همکاران شراکت مییابد یا جانشین وی میشود:
الف- انتخاب خود را به وکیل اول اطلاع داده و از وی بخواهد تا اطلاعات، اسناد و راهنماییهای لازم در مورد چگونگی پیگیری دعوا و دفاع از موکل را در اختیار او قرار دهد.
ب- چنانچه موکل، وکیل دیگری را نیز برای انجام وکالت تعیینکند، در این کار اخلال نکند و همکاری لازم را با وی داشتهباشد.
پ- در صورت ایجاد اختلاف دیدگاه با وکیل دیگر، بدون تاخیر برای رفعاختلاف اقدامکند و در صورت عدم امکان، همسو با اصول اعتماد، درستکاری و حفظ منافع موکل و نزاکت، موضوع اختلاف و دیدگاههای خود را به موکل اطلاعدهد تا در مورد پیگیری موضوع توسط یکی از وکلا تصمیمبگیرد.
ت- بهمنظور هماهنگی و انتخاب رویه واحد در دفاع از موکل، با وکیل دیگر به گفتگو و تبادل اطلاعات بپردازد.
ث- در زمان وکالت، بهگونه ای رفتار نکند که جانشینی در وکالت موجب زیان موکل شود و در صورت درخواست وکیلجانشین، اطلاعات و اسناد لازم را در اختیار وی قرار دهد.
ماده 25. وکیل باید در موارد توکیل وکالت، نکات زیر را مورد توجه قرار دهد:
الف- موافقتنامهای در مورد چگونگی پرداخت حقالوکاله با وکیل دوم تنظیمکند. در غیر اینصورت و چنانچه موکل در پرداخت آن کوتاهیکند، شخصاً باید حقالوکاله وی را بپردازد.
ب- اطلاعات و لوازم پیگیری و دفاع از دعوا را بهموقع در اختیار وکیل دوم قرار دهد. وکیل دوم نیز، باید در زمان مناسب اقدامات لازم و اقدامات انجامشده را به وکیل اول اطلاعدهد.
پ- هر گاه وکیل توکیلی، قصد حلو فصل دعوا خارج از چارچوب رسیدگی در دادگاه و از راههایی مانند ارجاع به داوری یا سازشرا داشتهباشد، باید با هماهنگی و موافقت وکیل اول اقدامکند.
ماده 26. وکیل باید در جریان دعوا و ارتباط با وکیل طرف مقابل، موارد زیر را رعایتکند:
الف- چنانچه با وکیل طرف مقابل، به توافق دوستانه رسیده و مورد پذیرش موکلان نیز قرار گرفته باشد، اقدام به طرح دعوایی مغایر با توافق نکند، مگر آنکه دلایل معقول این اقدام را توجیهکند.
ب- مکالمات تلفنی یا شفاهی میان خود و همکاران را بدون اطلاع و اجازه آنها ضبط نکند.
پ- در مقام دفاع، از کاستیهای وکیل طرف مقابل استفادهنکند و دفاع خود را بر بیان اشتباهات و بینظمیهای وی مبتنی نسازد.
ت- در جریان دعوا به اظهارات و نظریات علمی همکار یا مسائل خصوصی او استناد نکند، مگر آنکه ارتباط کامل با موضوع دعوا داشتهباشد.
ث- مکاتبات محرمانه میان خود و همکاران را افشاء نکند و در مراجع قضایی مورد استناد قرار ندهد. همچنین چنانچه بخشی از مکاتبات، مؤثر در حقوق موکل باشد و موضوع وکالت به وکیل دیگری واگذار شود، در همان بخش آن را به وکیل جدید تسلیمکند.
ج- بدون اطلاع و اخذ رضایت وکیل طرف مقابل، مستقیماً با او مذاکره نکند.
چ- در جریان دادرسی در حدود قانونی و با حفظ حقوق موکل، با وکیل طرف مقابل همکاریکند.
تبصره- پایبندی به روابط حسنه با همکاران باید همواره با حفظ حقوق و مصالح موکل و تا حد امکان، دوری از اطاله دادرسی باشد.
ماده 27. وکیل باید در رابطه با کارآموزان وکالت، موارد زیر را رعایت کند:
الف- سرپرستی کارآموزانی که طبق مقررات از سوی کانون به وی معرفی میشوند را بپذیرد.
ب- با کارآموز خود، رفتاری همراه با احترام داشتهباشد و تا حد امکان، در مدت کارآموزی از لحاظ مادی و معنوی وی را پشتیبانیکند.
پ- در راستای ارتقای سطح علمی و اخلاقی کارآموزان و بهرهمندی آنان از تجارب و امکانات خویش، تمام توان و تلاش خود را بهکار گیرد و با راهنماییها و تعلیمات خود، آنان را برای ایفای وظایف وکالت آمادهسازد.
ت- خارج از حدود مقررات، تکالیفی را بر عهده کارآموز قرار ندهد.
ث- در انجام وظیفه خود در رابطه با نظارت بر کارآموزان کوتاهینکند و از صدور گواهی خلافواقع در مورد عملکرد آنان بپرهیزد.
ج- تنها بهخاطر سرپرستی و امضای وکالتنامه کارآموز، از وی وجهی دریافتنکند و کارآموز خود را مجبور نکند با وی در پرونده و حقالوکاله دریافتی شراکتکند.
بخش هشتم- روابط وکیل با کارکنان دفتر وکالت
ماده 28. وکیل باید در جهت اعمال مدیریت درست بر دفتر وکالت و جلوگیری از اقدامات غیر قانونی از سوی کارکنان خود و حفظ اسرار حرفهای:
الف- حقوق کارکنان خود را رعایتکند و نقش و مشارکت آنان در اعتبار دفتر یا مؤسسه را ارج بگزارد.
ب- در رابطه با کارکنان خود، رفتاری شفاف و صادقانه داشتهباشد و هنجارهای اجتماعی را رعایتکند.
پ- در پرداخت حقوق و مزایای کارکنان دفتر خود، حداقلهای قانونی را رعایتکند.
ت- بر رفتار کارکنان خود در رابطه با موکلان و مراجعان و نیز، رعایت شأن و اعتبار حرفه وکالت از سوی آنان، نظارت و مدیریت کامل و همراه با احترام داشتهباشد.
- مفاد بند اخیر ماده، در مورد همکاران شاغل در دفتر و کارآموزانیکه وکیل سرپرستی آنان را بهعهده دارد نیز لازمالرعایهاست.
بخش نهم- اصول اطلاعرسانی در حرفه وکالت
ماده 29. اطلاعرسانی اقداماتی است که وکیل بهمنظور شناساندن حرفه وکالت و توانایی های حرفهای خود بهعموم انجام میدهد. هر چند شایستهترین و مؤثرترین شیوه جلب موکل و رقابت با دیگر وکلا، دانش، توانایی، صداقت و درستکاری، استقامت و جدیت وکیل در احیای حقوق موکلان است[9]؛ اطلاعرسانی با رعایت موارد زیر امکانپذیر است:
الف- اطلاعرسانی باید با صداقت و حفظ منزلت و شان وکالت و اعتبار دادگستری و بهدور از ظاهرسازی و با رعایت نظامات کانون باشد.
ب- هر مطلبیکه در جریان اطلاعرسانی توسط وکیل اعلام میشود، باید قابل تصدیق و اثبات باشد.
پ- وکیل نباید شخصاً یا از طریق دیگران، برخلاف ضوابطی که کانون متبوع او اجازه میدهد اطلاعرسانیکند، یا در محل کار خود یا خارج از آن، مطالب و عناوین گمراهکننده بهکار ببرد.
ت- اطلاعرسانی وکیل میتواند شامل بیان تواناییهای علمی، سوابق و تجارب شخصی وی باشد.
- وکیل میتواند، در مورد اعلام شروع و خاتمه فعالیت به عنوان وکیل دادگستری و جابهجایی مکان دفتر، به شیوه متعارف اطلاعرسانی کند.
ماده 30. نصب تابلو، چاپ کارت ویزیت و سر برگ متضمن معرفی وکیل و نشانی وی و شماره تماس و آدرس اینترنتی و محل دفتر و ساعات کار و کانون متبوع وی، مدرک دانشگاهی وکیل و مانند آنها با رعایت موارد زیر مجاز است:
الف- تاسیس دفتر و نصب تابلو در بیش از یک مکان هر چند زیر عناوین متعدد؛ مانند «دفتر وکالت» و «مؤسسه حقوقی» ممنوعاست.
- .
- وکیل نباید در تابلو یا کارت ویزیت و سربرگهای وکالتی عنوان مشاور حقوقی را بهکار ببرد، مگر پس از گذشت پنج سال از تاریخ گرفتن پروانه وکالت پایه یک. همچنین نباید از عنوان مدرس یا استاد دانشگاه و مانند آن استفاده کند، مگر با داشتن پنج سال سابقه تدریس مستمر یا داشتن سمت آموزشی.
ت- وکیل نباید توسط اشخاصی غیر از کارمندان خود، کارت ویزیت یا نشریه اطلاعاتی یا هر گونه تبلیغات کاغذی، پخشکند یا اوراق را در مکانهای عمومی قرار دهد.
ماده 31. اطلاعرسانی وکیل نباید متضمن موارد زیر باشد:
الف- عباراتی که متضمن انحصاری جلوهدادن خدمات وکیل یا القاءکننده بیتجربگی یا ناتوانی همکاران باشد.
ب- بیان تعداد پروندههای وکیل، آمار پروندههایی که در آنها موفقشدهاست، درج مبلغ و اعلام هزینه خدمات و همچنین مقایسه خدمات و حقالزحمههای دریافتی با دیگر وکلا و مؤسسات حقوقی و مانند این مطالب.
پ- استفادهاز عناوینکلی و گمراهکننده؛ مانند وکیل بینالمللی، وکیل متخصص و ...
ماده 32. در اطلاعرسانی با وسایل الکترونیکی و نشریه باید نکات زیر رعایت شود:
الف- گشایش پایگاه اطلاعرسانی یا انتشار نشریه اطلاعاتی حاوی مطالب مرتبط با وکالت، توسط وکیل، باید بدون تاخیر بهاطلاع کانون برسد.
ب- پایگاه اطلاعرسانی الکترونیکی وکیل، نباید حاوی تبلیغات کالاها و خدمات تجاری باشد، یا ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با سایتها یا صفحههایی داشتهباشد که مطالب یا نکات مغایر با اصول حرفهای وکالت دارند.
پیوست ها
پیوست شماره یک:حقوق حرفه ای وکلا
بخش اول- در رابطه با موکل و مراجعان
ماده 1. وکیل در جهت اجرای تکالیف حرفهای خود در قبال مراجعان حقوق و اختیارات زیر را دارد:
الف- در پذیرش وکالت و مشاوره به اشخاص و چگونگی طرح دعوا و مدیریت آن و نحوه دفاع به اختیار خود عملکند و در انجام آنها نیز، از استقلال کامل برخوردار بوده و تنها سخنگوی موکلان نباشد.
ب- موکل همه واقعیات و خواستههای خود را در نهایت صداقت به وکیل اطلاعدهد، تا بر اساس آن، حقوق موکل و چگونگی دفاع از او را بررسی و اجرا کند.
- برای معرفی خود، طبق ضوابط اطلاعرسانی نماید.
- وکیل در موارد زیر، باید پس از اطلاعرسانی و مشورت با موکل اقدام کند:
- - قبول یا رد پیشنهادات مربوط به سازش در دعوا؛
- - طرح دعاوی طاری؛
- - احضار و معرفی شهود؛
4- در موارد و موضوعات مهم به تشخیص وکیل.
ماده 2. وکیل در مورد مسوولیت حرفهای از حقوق زیر برخوردار است:
الف- از شرایط مناسب برای بیمهکردن مسوولیت حرفهای خود بهرهمند شود.
ب- با رعایت حسننیت، مسوولیت حرفهای خود را در قبال موکل محدود کند.
پ- چنانچه با اطلاع کافی نسبت به موضوع و با وظیفهشناسی و بررسی حقوقی متعارف عملکرده باشد، بهخاطر اشتباه در تشخیص و انتخاب راه حل، مسؤول دانسته نشود.
ماده 3. وکیل در مورد دریافت حقالوکاله از موکل از حقوق زیر برخوردار است:
الف- صرفنظر از مدتزمانی که بهموضوع وکالت اختصاصداده و تشکیل یا عدمتشکیل پرونده در مراجع قضایی یا تعداد این پروندهها، از موکل حقالوکاله متناسب با ارزش خدمات خود یا راهکاری که ارائه دادهاست، دریافت کند.
ب- تضمینهای لازم و متناسب برای اجرای تعهدات مالی موکل را از وی دریافت کند و میتواند در قرارداد با موکل توافق کند که حقالوکاله را از محل مال یا وجوهی که در اجرای حکم دادگاه یا در پی سازش وصول خواهد شد، برداشتکند.
پ- در صورت خودداری موکل از پرداخت حقالوکاله طبق شرایط مورد توافق، موضوع وکالت را با رعایت ماده 18 آیین رفتار حرفهای وکلای مدافع پیگیری نکند یا استعفا دهد.
ت- مطالبات مسلم و غیر مؤجل خود را پس از مطالبه و عدم پرداخت از سوی موکل، از محل وجوه متعلق به موکل که نزد ویاست برداشتکند.
ث- چنانچه موکل بدون دلیل موجه او را عزل کردهباشد، همه حقالوکاله مقرر را از وی مطالبه و دریافتکند. چنانچه وکیل بهخاطر عدم پرداخت بهموقع حقالوکاله یا در اجرای قواعد رفتار حرفهای استعفا دهد، مستحق دریافت حقالوکاله همان مرحله از دعوا است. در صورت تعیین تکلیف این موضوع در قرارداد، مطابق آن عمل میشود.
ج- تعهد وکیل، تعهد به وسیله است نه به نتیجه و وکیل حق دارد، حتی در صورتی که دعوا به محکومیت موکل منتهی شدهباشد، باقیمانده حقالوکاله را از موکل دریافتکند، مگر اینکه در قرارداد خلاف آن تصریح شدهباشد یا ثابت شود محکومیت، ناشی از اهمال وکیل، در انجام وظایفحرفهای بودهاست.
بخش دوم- در رابطه با کانونوکلا
ماده 4. وکیل در رابطه با کانونوکلا از حقوق زیر برخوردار است:
الف- در هنگام بروز مشکلات ناشی از انجام تکالیف حرفهای خود از حمایتهای کانون وکلا بهرهمند شود.
ب- در زمان بیماری، از کار افتادگی و بازنشستگی از تامین مالیمناسب برخوردار باشد.
- تحت شرایط عادلانه و با رعایت ضوابط، به درخواستانتقال او پاسخ مثبت دادهشود.
ت- آزادانه در انتخاب اعضای هیاتمدیره مشارکتکند.
ث- پیشنهادات خود را برای تصویب اصول حرفهای جدید یا اصلاح مقررات پیشین و بهبود مدیریت و عملکرد کانون ارائهدهد.
بخش سوم- در رابطه با قوه قضاییه و دادگاهها
ماده 5. وکیل در راستای اجرای نقشحرفهای خود در رابطه با قوهقضاییه و دادگاهها باید از حقوق زیر بهرهمند باشد:
الف- بدون اعمال تبعیض یا محدودیت، از حق دفاع در همه مراجعقضایی و پروندهها برخوردار باشد.
ب-آییننامه حقالوکاله و مشاوره روز آمد، با تعرفههای عادلانه و قابل اجراء بر روابط مالی وی با موکلان حاکم باشد.
پ- بهطور علنی اصلاحات قضایی را پیگیری و از آن حمایتکند.
ت- بهگونهای موثر در تدوین قوانین، مقررات و معیارهای حرفهای وکالت مشارکتکند.
ث- برای اصلاح قوانین و ایجاد وحدت رویهقضایی، پیشنهاد خود را به مراجع ذیربط ارائهکند و افکار عمومی را نیز از چنین مسائل و ضرورتهایی مطلع نماید.
ج- برای اطلاع از واقعیات، مشکلات و خواستههای موکل، پیش از تنظیم وکالتنامه یا در جریان رسیدگی، در زندان یا بازداشتگاه و در محیطی مناسب و خصوصی موکل را ملاقاتکند.
چ- هر گاه بهخاطر انجام تکالیف حرفهای، امنیت وی از سوی افراد مورد تهدید قرار گیرد، از حمایت کافی مراجعقضایی و مقاماتدولتی برخوردار شده و در موارد ضروری، توسط مراجعقضایی و نیروهایانتظامی تامین و تدابیر لازم در اینرابطه اندیشیدهشود.
ح- در مراجعقضایی با استقلال و آزادی کامل و تضمینشده و بهدور از هر گونه تهدید، به وظایفحرفهای خود عملکند.
خ- قضات و کارکنان دادگستری و مامورین نیروی انتظامی همواره با رفتاری احترامآمیز و مطابق شان وکالت با وی برخورد کنند.
د- در موارد محکومیت جزایی، ممنوعالوکالهشدن یا ابطال پروانه وکالت وی، تنها توسط دادگاه انتظامی کانون متبوع انجامشود.
ذ- در قبال اظهارات و مکاتباتی که در راستای دفاع از حقوق موکل انجام میدهد، از مصونیت حرفهای برخوردار باشد.
ر- شخصیت حرفهای و علمی وی به بهانه موضوع پرونده و همسو بودن با منافع موکل، در معرض تهدید یا آسیب قرار نگیرد.
ز- اسرار حرفهای میان وی و موکل محترم شمردهشود و مکاتبات و مکالمات میان آنان، از هر گونه تعرض مصون باشد و از سوی مقاماتقضایی و دولتی مجبور به افشای اسرار موکل نشود.
ژ- استقلال حرفهای وی محترم شمردهشود و هیچگاه مجبور به عملی نشود که اعتماد، صداقت و وفاداری او به موکل دچار آسیب شود.
س- در هنگام ورود به دادگستری که مقدمه دفاع از موکل است از هر گونه تفتیش و رفتار نامناسب مصون باشد.
ش- با توجه به حضور مستمر در محیط دادگستری (محیط کاری) با رعایت ضوابط، به امکانات ارتباطی جدید دسترسی داشتهباشد.
ص- در همه مراحل دادرسی اعم از کشف، تحقیق و محاکمه حضور داشته و از موضوع دعوا و دلایل آن آگاهی داشته باشد و ضمن دفاع، از نتایج این مراحل آگاهییابد و در جلسات، از شرایط دفاع آزادانه و همراه با آرامش برخوردار باشد.
ض- در مراجعقضایی، جایگاهی مناسب شان و متمایز از اصحاب دعوا داشتهباشد.
ط- در راستای اجرای صحیح قوانین و جلوگیری از انحراف دادرسی و تضییع حقوق اصحاب دعوا، با دلایل موجه نسبت به رسیدگی قاضیخاص یا نحوه رسیدگی و اداره دادگاه، ایراد و اعتراضنماید.
ظ- در انتخاب شیوهمناسب دفاع از موکل آزادی کامل داشتهباشد و مقامات قضایی این اختیار وی را به هیچوجه محدود نکنند.
ع- در مقام بیاندفاع، از توجه کامل مقامقضایی برخوردار باشد و مقام قضایی، اظهارات او را هر اندازه که برای بیان دفاعیاتش لازم است، بشنود.
غ- دفاعیات و لوایح وی مورد توجه قرار گیرد و در رای دادگاه به آن پاسخ دادهشود.
ف- بهخاطر دفاع از حقوق موکلان و پیگیری پروندههای خاص، یا ارائه مشاوره یا نظریات حقوقی، امنیت فردی یا شغلی وی در معرض تهدید قرار نگیرد.
ق- در مواردیکه نتیجه پرونده بهزیان موکل ختممیشود، اشتباهات یا کوتاهی قضات و نقص تشکیلاتقضایی به ناروا به عملکرد وکیل نسبت داده نشود و اصحاب دعوا به طرح شکایت یا اقداماتی علیه وی تشویقنشوند.
ک- در صورت بازداشت، علت، دلایلقانونی و محلبازداشت وی، به کانون مربوطه اعلامشود و کانون در این موارد به وی دسترسی داشتهباشد، تا بتواند پیگیریلازم را انجامدهد.
گ- شرایط قانونی و صلاحیتهای او برای نامزدی عضویت در هیات مدیره، توسط مراجع نظارتی، بدون اعمال سلیقه بررسی شود.
بخش چهارم - در رابطه با نهادهایحکومتی و عمومشهروندان
ماده 6. وکیل بهعنوان حامی حقوق شهروندان حق دارد:
- از حقوقجمعی مردم دفاعکند و در مقابل، از حمایت مردمی برخوردار باشد.
ب- مقامات و عامه مردم، شخصیت وی را از موکل و موضوع دعوا متمایز بدانند.
- بهبهانه تخلف یا رفتار نادرست برخی از وکلا مورد بیاحترامی یا سرزنش قرار نگیرد.
ماده 7. نهادهایحکومتی و مقاماتدولتی باید حقوق زیر را برای وکیل بهرسمیت بشناسند:
الف- بهپرونده و اطلاعات مربوط به موکل، در مراجعدولتی و عمومی دسترسی داشتهباشد، مگر آنکه قانون بهصراحت دسترسی وکیل را ممنوع یا محدود کردهباشد.
ب- وکالتنامه تنظیمی توسط وکیل، در مراجع غیر دادگستری و در حدود اختیارات قانونی مصرح در آن، پذیرفتهشود.
پ- از رفتارهای غیر متعارفیکه در حضور آنان علیه وکیل انجاممیشود، جلوگیریکنند و با آنها برخورد مناسب و بهموقع داشتهباشند.
ماده 8. وکیل حقدارد مطابق مقررات و با رعایت اصول حرفهای وکالت، در کمالآزادی بهایجاد سازمانهای محلی، ملی یا بینالمللی بپردازد یا به چنین سازمانهایی ملحقشود و با وکلای دیگر کشورها همکاریمتقابل داشتهباشد.
ماده 9. وکیل میتواند مؤسسهحقوقی تاسیسکند، مشروط بر آنکه حداقل پنج سال سابقه فعالیتوکالتی داشته و از مشارکت وکیل دیگری برخوردار باشد. در اینصورت، نباید بهخاطر تاسیس مؤسسهحقوقی، از وکیل مالیات مضاعف اخذ شود.
- وکیل نباید در بیش از یک مؤسسهحقوقی سمت مدیریت داشتهباشد.
پیوست شماره دو:تکالیف کانون های وکلا
کانونوکلا باید در راستای پیشبرد نظامحقوقی و ارتقاء جایگاه وکالت و بهبود وضعیتوکلا در جامعه به موارد زیر بپردازد:
1- تلاش برای ارائه آموزشعمومی جهت برقراری حاکمیت کامل قانون و مطلعکردن مردم از حقوق و وظایف شهروندی و امکانات موجود و مناسب برای احقاق این حقوق.
2- تلاش برای آموزش همگانی شیوههای پیشگیری از بروز اختلافات حقوقی و راهکارهای حلاختلافاتو ارائه مشاوره حضوری و غیر حضوری.
3- تداوم آموزشوکلا و ارتقاء علمی و حرفهای آنان و بهروز کردن دانش اعضاء از طریق برگزاری دورههای ارتقاء و تشکیل دورههای آموزشتکمیلی مهارتهای حرفهای، تخصصی و ...
- - تلاش برای آموزش نظری و عملی حقوق و مهارتهای وکالت و اخلاق حرفهای به کارآموزان، در دوره کارآموزی.
- - تلاش برای تخصصیکردن حرفه وکالت و تربیت وکلایبینالمللی و متخصص در رشتههای مختلف.
6- تلاش برای ارتقاء سطح علمی و تحصیلات اعضا با تاسیس مراکز علمیوابسته، گرفتن سهمیه، بورسیهکردن اعضایمستعد، واجد شرایط و نیازمند و ...
7- تلاش برای معرفی جایگاه، ضرورت و نقش کانونوکلا و وکیل مستقل، در چرخه عدالت و اجرای صحیح قانون، به عموم و مراجع و اشخاص مؤثر در تصمیمگیریهای کلانجامعه.
8- ترویج فرهنگ وکالت و فراهمساختن زمینههای استفاده همگان از خدماتوکلا، در همه معاملات و روابط حقوقی؛ از طریق برنامههای وکیل خانواده، بیمهحقوقی و ...
9- استفاده از امکانات مالی کانون برای بهبود امور مربوط به حرفه وکالت و ارائه خدمات حقوقی به مردم و عدماستفاده از آنها برای اهدافسیاسی یا آرمانهای شخصی.
10- تقویت نقش و جایگاهوکلا و وکالت در دفاع از حقوق شهروندان و تلاش برای ایجاد حداکثر امنیت قضایی برای شهروندان و حمایت بهموقع، از وکلایی که به علت انجام وظیفه در معرض آسیب قرار میگیرند.
11- ایجاد شیوههای مناسب برای ارتباط مستحکم میان کانون و جامعه و اطلاعرسانی در مورد فعالیتهای کانون.
12- حفظ و تقویت مسوولیت پذیری حرفهای وکلا در قبال جامعه.
13- تلاش برای ایجاد و گسترش فرهنگ عمومی حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات.
14- آموزش عملی و ترویج روشهای مسالمتآمیز حل و فصل اختلاف به وکلا و ترغیب آنان به استفاده هر چه بیشتر از این روشها بهویژه میانجیگری و داوری برای رساندن طرفین بهتوافق، بهجای مراجعه به دادگاه و همچنین حلو فصل مسالمتآمیز اختلافات میان وکلا و موکلان.
15- ارائه راهکارهای جدید برای حل مشکلات و معضلات اجتماعی و حقوقی جامعه و دستگاهقضایی کشور.
16- حضور و ایفای نقش فعال در بحثهای عمومی مربوط به مسائل قضایی و لوایح مربوط به آن و انعکاس دیدگاههای سازنده وکلا به دستگاهقضایی و مجلس در راستای حمایت از حقوق و منافع عمومی.
17- تلاش برای حفظ حرمتها و رفع اختلافات و مشکلات حادث میان جامعهوکلا و دستگاهقضایی.
18- تلاش برای تصویب قوانین مناسب در راستای حمایتحقوقی از افراد فاقد تمکنمالی.
19- تلاش برای تصویب تعرفه حقالوکاله و مشاوره متناسب، با توجهبه نوع و میزان خواسته و خدمات و منافع حاصل مرتبط با آن، زمان لازم، اهمیت و دشواریهای حرفه وکالت و شئون وکلا اعم از دانش و مهارت حرفهای، شرایط اجتماعی روز و نرخ تورم.
20- تهیه آییننامههای لازم، در راستای شفافسازی حرفه وکالت و حقوق و تکالیف حرفهای وکلا؛ مانند آییندادرسی تخلفات انتظامی وکلا، ضوابط تشکیل و فعالیت دفاتر وکالت و مؤسسات حقوقی؛ تعیین قلمرو شئون وکالت و متمایز ساختن آن از امور شخصی وکیل؛ نقل و انتقالات و ...و اطلاعرسانی در این زمینهها.
21- کمک به اعضاء برای حفظ استقلال حرفهای در مقابل مراجعان، موکلان و مراجع قضایی.
22- استفاده از روشها و رویکردهای مناسب برای تقویت استقلال کانون و وکلای دادگستری.
23-رسیدگی به درخواستها و پیگیری گزارشهای اعضاء در رابطه با عملکرد مراجعقضایی و غیر قضایی.
24- تلاش برای ایجاد و ارتقای روحیه تعامل، همبستگی و همکاری میان وکلا و تحکیم اصول و موازین حرفهای در روابط آنان، جهت ارائه خدمات بهتر به مردم و کمک به بهبود نظامقضایی.
25- استفاده از ساز و کارهای عملی جهت حمایت مادی و معنوی مؤثر، از وکلایی که در معرض خطر یا تهدیدهای ناروا قرار میگیرند.
26- آموزش آیینرفتار حرفهای به وکلا و کارآموزان وکالت و نظارت بر نحوه عملکرد و رفتار اعضاء در راستای حفظ و ارتقای شان وکالت.
27- تشویق و تقدیر از وکلایی که در پایبندی عملی به آئینرفتار حرفهای و ارتقای شان و جایگاه کانونوکلا و دفاع از حقوق شهروندان تلاشی چشمگیر داشتهاند.
28- اتخاذ رویکرد نظارتی مؤثر با هدف صیانت جامعه و حرفه وکالت، از گزند وکلای غیر پایبند به اصول حرفهای و موازین اخلاقی و برخورد شایسته با وکلای فاقد صلاحیت.
29- نظارت بر فعالیت مسؤولان کانون، بهمنظور جلوگیری از استفادههای ناروا از موقعیت و امکاناتکانون و اقداماتیکه برای آنان تبلیغشخصی محسوب میشود.
30- تلاش برای تضمین ورود اشخاص واجد صلاحیت به حرفه وکالت و جلوگیری از ایجاد یا اعمال محدویتهای غیر قانونی.
31- رسیدگی سریع، مؤثر و منصفانه به اختلافات بین وکلا و موکلان آنها.
32- تلاش برای جلوگیری از طرح شکایات واهی علیه وکلا از راههای مختلف؛ مانند استفاده از افراد آگاه و با تجربه برای راهنمایی اینگونه مراجعان، تشکیل کمیته حلاختلاف، میانجیگری و ...
33- رعایت شأن و منزلت وکیل، در همه مراحل رسیدگی به شکایات انتظامی.
34- پاسخدهی قانونی، مرتبط و مناسب به استعلامهای مراجع ذیصلاح، در راستای حفظ حقوق جمعی وکلا و جلوگیری از سوء استفاده علیه آنان.
35- برخورد مسؤولانه و صادقانه با درخواستها و مشکلات اعضاء و رسیدگی سریع و معقول به درخواستها و شکایات آنان.
36- رعایت بیطرفی، عدالت و انصاف در تصمیمات و اقدامات نسبت به تمامی اعضاء.
37- ایجاد زمینههایلازم برای انجام کار گروهی و تخصصی بهوسیله اعضاء؛ از قبیل تأسیس مؤسساتحقوقی و ...
38- ایجاد بانک اطلاعاتی از تخصصها و زمینههای تجربی و کاری وکلا برای بهرهبرداری در موارد لازم.
39- رفتار متانتآمیز، مسوولانه و غیر آمرانه با اعضاء.
40- عدم افشای اسرار مربوط به اتهامات یا تخلفات انتظامی اعضاء.
41- تلاش برای ایجاد تسهیلات رفاهی و فرهنگی برای اعضاء و خانوادههای آنان.
42- حضور مستمر مسؤولان در کانون، برای دسترسی فوری و آسان اعضاء و مراجعان.
43- برگزاری جلساتعمومی در راستای انعکاس مشکلات و مسائل حرفهای و گزارش عملکرد ارکان مختلف کانون و ارائه پاسخ صادقانه به درخواستها و انتقادات منصفانه اعضاء.
44- استفاده از شیوههای مناسب برای جذب اعضاء، در راستای همکاری با کانون و پیشبرد برنامهها و نیل به اهداف کانون.
45- تلاش برای درجهبندی وکلا بر مبنای توان علمی و سوابق آنان.
46- تعریف اقتصاد وکالت و ایجاد زمینه توزیع عادلانه کار بین وکلا.
47- تلاش برای جلوگیری از دخالت اشخاص فاقد صلاحیت قانونی در امر دفاع.
48- تلاش برای تدوین معیار علمی در تشخیص تعداد وکیل مورد نیاز جامعه.
49- استفاده از تجارب و تواناییهای کانونهای وکلای دیگر کشورها.
50- تلاش برای تحکیم روابط با کانونهای وکلای دیگر کشورها و فراهمسازی زمینه اعطای پروانههای موقت یا مجوز وکالت موردی برای حضور وکلا در محاکم خارجی.
51- تلاش برای ایجاد زمینه قانونی حضور وکلای خارجی در محاکم ایران، برای شرکت در دعاوی مربوط به اشخاص خارجی، به شرط عمل متقابل.
پیوست شماره سه:منشور اخلاقی کار کنان کانون وکلاء
کارکنان کانونوکلا باید در عملکرد خود، همواره به موارد زیر اهتمام ورزند:
الف- شناخت صحیح اهداف، وظایف و مسوولیتهای کانون.
ب- رعایت ادب، نزاکت، انصاف، خوشرویی و متانت در رفتار و گفتار خود با دیگران بهویژه وکلا و کارآموزان.
پ- حضور بهموقع و مؤثر در محلکار و استفاده مفید از وقت در کانون.
ت- رعایت پوشش مناسب با شوونات فرهنگی و جایگاه ممتاز کانون.
ث- فراهم ساختن فضایی آرام و سالم در کانون.
ج- انجام مسوولانه امور اداری و ارائه سریع خدمات به وکلا و پرهیز از اتلاف وقت آنان.
چ- تلاش برای کسب موفقیت شغلی، خلاقیت و ارتقاء بهرهوری.
ح- انجام وظایف محول شده بهصورت مؤثر و کارآمد و منطبق با مقررات و اهداف کانون.
خ- استقبال از نظرات، پیشنهادها و انتقادهایسازنده در جهت رفع مشکلات و ارتقاء کمیت و کیفیت امور.
د- تلاش در به ثمر رسانیدن نقش برجسته کانون در چرخه عدالت و دفاع از حقوق اشخاص.
ذ- رازداری و عدمافشای اطلاعات محرمانه و خودداری از ارائه اطلاعات به افراد غیر مسوول.
ر- ترویج فرهنگوکالت و جلب اعتماد عمومی به وکلا و کانون.
ز- ارتقاء معلومات حقوقی خود برای انجام بهتر وظایف در کانون.
ژ- تلاش برای شناخت ماهیت اختلافات موکلان با وکلا و حلو فصل آنها.
س- راهنمایی صحیح و مسوولانه مراجعان بهویژه شاکیان انتظامی و کسانیکه قصد انتخاب وکیل دارند.
ش- اتخاذ رویه بیطرفی در زمان انتخابات کانون و همچنین هنگام بروز اختلاف بین وکلا و پرهیز از هرگونه رفتاری که موجب تشدید اختلاف آنان شود.
ص- ارائه گزارشواقعی از جریان امور به مسوولان کانون و انتقال دیدگاهها و نظرات مراجعان در مورد نقاط قوت و ضعف کانون و راهکارهای حل مشکلات مزبور.
[1]- آل عمران/ 173؛ هود/12؛ یوسف/66؛ قصص/28؛ زمر /62.
[2]- از جمله بنگرید به مواد یک و دو قانون ارتقاء سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد مصوب سال 1390 مجمع تشخیص مصلحت نظام.
[3]- از جمله پیشنهادات و اقدامات این کانون در رابطه با موضوع اخلاق حرفهای عبارتند از:
-تصویب درس «رفتار حرفه ای» به عنوان یکی از دروس مورد اختبار کارآموزان وکالت در جلسه 21/5/1388 هیأت مدیره و پیشنهاد آن به اتحادیه برای تصویب در تمام کانون ها.
-تصویب پیشنهاد تدوین آئین رفتار حرفه ای و منشور اخلاقی به اتحادیه در مهر ماه سال 1388.
-پیشنهاد موضوع «وکالت و نبود اصول آئین رفتار حرفه ای مدون و لازم الاجرا» برای اولین کنگره ملی وکلا در اصفهان به عنوان یکی از مشکلات و چالش های روز وکالت، مهر ماه سال 1389 (مجله شماره 53 مدرسه حقوق).
-تصویب پیشنهاد کانون کرمانشاه و ایلام در مورد تدوین منشور اخلاقی وکلا و کارآموزان و انتخاب سالانه «وکیل نمونه استانی و ملی» در جلسه 28/11/1389 شورای اجرایی اسکودا.
-پیشنهاد گنجاندن درس «آئین رفتار حرفه ای و نظامات وکالت» در آئین نامه مربوط به شرح وظایف کارآموزی (26/12/1389).
-اعلام ضرورت تدوین آئین رفتار حرفه ای و منشور اخلاقی برای وکلا و کانون های وکلا به اتحادیه و نیز کانونهای وکلای ایران و درخواست همکاری برای تدوین آن در تاریخهای 28/1/92 و 17/7/92.
[4]- این بخش بهگونهای تنظیم شده که بهعنوان «منشور اخلاقی وکلای مدافع» قابل استفاده و انتشار باشد.
[5]- باید از همه راه های قانونی برای حمایت از منافع موکلین بهره ببرد.
[6]- نباید آگاهانه به اثبات ناحق برای موکل، یا پایمال کردن حق طرف مقابل بپردازد.
[7]- وابسته نبودن : وکیل به عنوان خدمتگزار عدالت، نباید هیچ گونه وابستگی به گروههای سیاسی و ... داشته باشد. / گرایش سیاسی وکیل نباید خدشه ای به تکالیف حرفه ای وی وارد سازد.
- - شیوه دفاع خود را تغییر داده و تا حد ممکن دفاعیات پیشین خود را استرداد یا اصلاح کند و دفاعیات جدیدی که با آگاهی کنونی او موافقت داشته باشد، ارائه نماید.
[9]- اطلاعرسانی بهگونه تجاری بهصورت مستقیم و غیر مستقیم برای وکیل ممنوع است، اما اطلاعرسانی شخصی وکیل در حدودی که اطلاعات ضروری را به عموم برساند، مانعی ندارد.